«ویکتور فرانکنستاین» تحت تأثیر تجربه های استادش، «والد من»، دچار وسوسه ی چیرگی بر مرگ می شود. وقتی ولگردی «والدمن» را می کشد و به دار آویخته می شود، «ویکتور» مغز «والدمن» را در سر جنایتکار قرار می دهد

«جوزی ویلز»، مزرعه دار اهل میزوری، برای گرفتن انتقام از بین رفتن خانه و خانواده‌اش به دست سربازان شمالی طی جنگ های داخلی امریکا، به نیروهای جنوبی ملحق می‌شود و پس از سال ها نبرد حاضر نمی‌شود به «تریل»

سام داوسون مردی با ضریب هوشی یک بچه ۷ ساله است که همسرش پس از اینکه دخترشان به دنیا می آید آندو را ترک می کند. سام نام دخترش را لوسی می گذارد و او را به تنهایی بزرگ می کند و رابطه عاطفی بسیار قویی بین

هفت دوست دوران دانشگاه پس از مراسم تدفین یکی از دوستان خود، در خانه‌ای در جنوب کالیفرنیا دور هم جمع می‌شوند و...

دختری انگلیسی به نام «لوسی هانی چرچ» طی سفری به ایتالیا با مرد جوانی به نام «جرج» آشنا می‌شود و مدت ها بعد می‌فهمد که با وجود تمام تلاش‌هایش برای پنهان کردن عواطفش واقعا دل باخته او شده است.

"ریچارد ونلی" استاد روانشناسی پس از فرستادن همسر و دو فرزندش به تعطیلات، برای دیدن دوستانش به کلوپ خود می‌رود. در خانه همسایه او پرتره زیبای "آلیس رید" را از پنجره می‌بیند. او به همراه دوستانش درباره

"میبل" یک مادر و همسر توسط همسرش "نیک" مورد عشق و محبت قرار دارد اما دیوانگی اش تبدیل به یک مشکل در زندگی اش شده است...

دو افسر نیروی دریایی ماموریت می‌یابند مجرمی جوان را تا زندان همراهی کنند. اما تصمیم می‌گیرند در بین راه برای آخرین‌بار لحظات خوبی برایش مهیا کنند...

داستان فیلم در مورد یک پسر بچه فقیر است که برنده جایزه سفر به غیر عادی ترین و شگفت‌انگیز‌ترین کارخانه شکلات‌سازی در تمام دنیا می‌‌شود...

برای «میکی وارد» بوکس یک امر خانوادگی محسوب می‌شود. برادر ناتنی‌اش «دیکی» که زمانی بوکسور متعهدی بود، مربی غیر قابل اعتمادش است. با وجود تمرینات سخت «میکی»، وی بازنده است و پس از آخرین مبارزه‌اش که تق

اواخر تابستان ۱۹۵۷، خیابان‌های منهتن و رقابت بین دو گروه مهاجر. هر دو گروه تصمیم می‌گیرند در گردهمایی آخر شب به یکدیگر قدرت خود را نشان دهند. در کشاکش رقص و قدرت نمایی اتفاقی می‌افتد که فراتر از توان

یک زوج تازه ازدواج کرده به خانه‌ای نقل مکان می‌کنند که قبلاً در آن قتلی رخ داده است. آن دو از بدو ورود شاهد اتفاقات عجیب و غریب در آن خانه بوده که باعث فرارشان می‌شود...