خلاصه داستان: یک روز به سادات که در قونیه به عنوان نگهبان زندان کار می کند، وظیفه می یابد یکی از زندانیان به نام موسی را به زادگاهش ببرد. موسی تا زمانی که علت کشته شدن دخترش را بفهمد، قصد بازگشت ندارد.
خلاصه داستان: مردی به نام ممو که از ناتوانی ذهنی رنج میبرد، به جنایتی متهم میشود که هرگز آن را مرتکب نشدهاست. در ادامه، این مرد باید در زندان، بیگناهی خود را ثابت کند تا دوباره بتواند نزد دختر شش سالهاش بازگردد و زندگی را در کنار او ادامه دهد و...