خلاصه داستان: این فیلم داستان پنج دوست جوان را روایت میکند که به تازگی خانه ای در شهر میامی آمریکا اجاره کرده اند تا در آنجا به خوشگذرانی بپردازند ولی طی ماجراهایی که برایشان به وقوع می پیوندد، یک مرد را می کشند. حال آنها باید این جنازه را هرچه سریعتر بدون آنکه کسی بفهمد از خود دور کنند، اما…
خلاصه داستان: جنگ جهانی دوم همه چیز را به هم ریخته است اما در پشت این قضایا عشقی به وجود آمده که حتی از جنگ اصلی هم بزرگتر است، در این میان وقتی که دختری…
خلاصه داستان: دلفین و ایوان طلاق میگیرند. وضعیت فعلی ایوان نمیگذارد تا او خانه ای پیدا کند. تا اینکه او به یاد میاورد 20% خانه همسر سابقش برای او است. به خانه بر میگردد تا با دلفین در ملک 20% خودش زندگی کند. آنها لذت زندگی در کنار هم به طور اجباری را کشف میکنند.
خلاصه داستان: یک ستاره راک به همراه همسر جوانش زندگی آرام و خوشی را تجربه میکند. اما به ناگاه سر و کله ی عـشق سابق و خطرناکش پیدا میشود که تصمیم دارد از او انتقام بگیرد…
خلاصه داستان: برای بیش از 45 سال، سارا و ویکتور کنار هم بودند. آنها چگونه توانستند این کار را انجام بدهند؟ عشق و جاه طلبی باعث شد که این دو زوج غیرمعمول کنار هم باشند.
خلاصه داستان: یک اشتباه شیمیایی باعث تبدیل شدن دونات های خوشمزه به قاتل هایی تشنه به خون می شود! حال “جانی”، “میشل” و “هوارد” می بایست برای نجات شهر از دست این دونات های قاتل چاره ای پیدا کنند، قبل از اینکه دیر شود… (بهرام که دونات میگرفتی همه عمر / دیدی که چگونه دونات بهرام گرفت ? )
خلاصه داستان: زهرای 18 ساله با خانواده اش رابطه نزدیکی دارد تا اینکه والدینش از او درخواست میکنند تا رسوم پاکستانی خود را رعایت بکند و یک همسر انتخاب کند. او بین خانواده و زندگی غربی اش گیر افتاده است و از برادرش امیر درخواست کمک میکند.
خلاصه داستان: در سال 1951، زمانی که سلول های سرطانی یک زن آفریقایی-آمریکایی به نام “هنریتا لاکس” برای ساخت اولین خط سلولی جادوانه انسان مورد استفاده قرار میگیرد، او ناخواسته باعث پیشرفت های چشمگیر پزشکی می شود…
خلاصه داستان: یک مجرم سابقه دار که به تازگی از زندان آزاد شده میان زندگی تبهکارانهی گذشته اش و زندگی جدیدش بعنوان تنها سیاه پوستِ یک شهر گیر می کند، شهری که اکثر مردمش کشاورز و البته محافظه کار هستند…
خلاصه داستان: “جک باور” پس از تعطیلی و محکومیت CTU به خاطر شکنجه های وی برای فرار از محکومیت و به دست آوردن آزادی دوباره آمریکا را به مقصدی نامعلوم ترک و شروع به سفر میکند تا در سانگالا به دوست قدیمی خود می پیوندد ولی در این کشور کودتایی در حال اجراست. کودتایی که حتی رئیس جمهور “تیلور” که به تازگی به این سمت منصوب شده و قصد حمایت از دولت سانگالا را دارد هم از آن بی خبر است. این ماجرا تنها شروعی بر نسل کشی “فرمانده جوما” (فرمانده کودناچیان) است و…