خلاصه داستان: داستان این فیلم در مورد زنی است که در شب ازدواجش بر اثر اتفاقاتی که می افتد با کودک سیاهپوستی که شدیدا لاغر و مریض است رو برو می شود و همین مسئله مسیر زندگی زن را تغییر می دهد و به یکی از سازمانهای حقوق بشر می پیوندد تا به مردم فقیر آفریقا کمک کند و در این مسیر با مردی آشنا می شود و …
خلاصه داستان: \یک زن گدا یک شاهزادهٔ جوان را نفرین و او را تبدیل به یک دیو زشت میکند، زن جادوگر به وی یک آینهٔ جادویی که او را از حوادث مطلع میکند و یک گل رز میدهد که تا بیستویکمین سال تولدش شکوفه میدهد، او باید تا آن هنگام عشق واقعی را حس کند تا نفرین را بشکند، وگرنه تا پایان عمر همان جانور زشت باقی خواهد ماند…
خلاصه داستان: سن فرانسيسکو. «کارآگاه نيک کوران» (داگلاس) دل باخته ي «کاترين ترامل» (استون)، مظنون اصلي پرونده ي قتل ستاره ي بازنشسته ي راک «جاني» مي شود. «کاترين» زني ميليونر است و رماني نوشته که در آن جنايتي مشابه قتل «جاني» به دقت توصيف شده است...
خلاصه داستان: رائول و بوجا زوج سالخوردهای هستند که سالها با عشق زندگی کرده و در زندگی هیچ کم و کاستی برای فرزندانشان انجام ندادهاند. به خاطر مشکلات مالی فرزندانشان خود را بازنشسته کرده و فرزندانشان تصمیم میگیرند آنها را از هم جدا کرده و باعث رنجشش آنها میشوند...
خلاصه داستان: دو خواهر و برادر متخاصم که یک سنت خانوادگی قهرمانانه را به عنوان آتش نشان شیکاگو دنبال می کنند. اما زمانی که یک سری حملات آتش سوزی گیج کننده گزارش می شود، آنها مجبور می شوند برای حل معمای پیرامون این بحران، اختلافات خود را کنار بگذارند...
خلاصه داستان: قرن نوزدهم؛دانمارک.دو خواهر بالغ در دهکده ای دورافتاده به همراه پدر خود که پیشوای با شرافت کلیسای دهکده است زندگی می کنند.با اینکه هر دو موقعیتی برای ترک دهکده پیدا می کنند،آنها تصمیم می گیرند مانده و به پدر و کلیسا خدمت کنند.پس از چند سال زنی فرانسوی پیدا شده و از آنها درخواست می کند او را بپذیرند و...
خلاصه داستان: «مادان چوپرا» به همراه دو دخترش «سیما» و «پیریا» زندگی مرفحانه ای دارد. علاقه شدید او در مسابقات اتومبیل رانی است، اما بالا رفتن سنش باعث شده که کم کم این مسابقات را کنار بگذارد...
خلاصه داستان: یک زن جوان کلمبیایی به عنوان خدمتکار در یک عمارت تابستانی کار میکند که خانوادهای ثروتمند تعطیلات لوکس خود را در آنجا میگذرانند. او ساکت و محتاط است، همانطور که به او گفته شده بود، تا زمانی که متوجه میشود شاید بتواند راههای خاص خود را برای لذت بردن از تابستان نیز پیدا کند.
خلاصه داستان: دو کارمند فروشگاه مواد غذایی از مناطق مختلف، پس از اینکه فروشگاه اختصاص داده شده به آنها در شهر دیگری به طور غیرمنتظره بسته شد، با هم آشنا شده و آخر هفته را با هم می گذرانند.
خلاصه داستان: سه دوست که توسط شوهرانشان نادیده گرفته شده و مورد بدرفتاری قرار گرفتهاند، با کمک مردی باتجربه در این کار، نقشه انتقام از آنها را میکشند.