خلاصه داستان: پس از انفجار در کارخانه ای که به طور مرموزی یک شهر را در زمان یخ می زند، دو دانش آموز با یک کودک وحشی مرموز روبرو می شوند و انگیزه عشق ناشی از ناامیدی زندگی روزمره آنها را برمی انگیزد و دنیای آنها را بهم می زند.
خلاصه داستان: زمانی که سرنوشت معلم بلفاستی، جی جی را وارد دنیای نائوزه و لیام اوگ، دو جوان خودخوانده‌ی "زباله‌ی جامعه"، می‌کند، موسیقی هیپ هاپ به شکلی کاملاً متفاوت احیا می‌شود. آنها با رپ به زبان ایرلندی مادری، جنبشی را برای نجات زبان خود رهبری می‌کنند.
خلاصه داستان: فیلم مرده ها صدمه نمی بینند در دهه 1860 میلادی روایت شده و در مورد زنی فرانسوی کانادایی به نام ویوین لو کودی است که به همراه یک مهاجر دانمارکی به نام هولگر اولسن سفری را آغاز کرده و تلاش می‌کند تا به همراه او زندگی جدیدی در نوادا تشکیل دهد. اما هنگامی که هولگر تصمیم می‌گیرد به نیروهای جنگی ملحق شود، ویوین باید در شهری که توسط یک شهردار فاسد اداره می‌شود، از خود مراقبت کرده و…
خلاصه داستان: در تعقیب رویای تغییر سرنوشت خود، چهار دوست که از یک خانه جن زده در یک بازار شبانه محافظت می کنند، به دنبال راه های جدیدی برای ترساندن بازدیدکنندگان برای فرار از ورشکستگی هستند.
خلاصه داستان: یک باستان شناس متوجه شد که بافت آثار کشف شده در حین حفاری یک یخچال بسیار شبیه یک آویز یشم است که در یکی از رویاهای او دیده شده است. او و تیمش سپس سفری به اعماق غار را آغاز می کنند...
خلاصه داستان: همزمان با رقابت شوروی و آمریکا برای رسیدن به ماه، بین مدیر مسئول پروژه آپولو ۱۱ و متخصص بازاریابی ای که برای ساخت فیلم دروغین فرود روی ماه به ناسا آمده، رابطه ای عاشقانه شکل می گیرد...
خلاصه داستان: لیسی از دیدن وخیم‌تر شدن حال همسرش، گرد، در خانه لذت می‌برد. اما این شادی او دوامی ندارد و به زودی سلامتی خودش نیز به سرعت رو به زوال می‌رود.
خلاصه داستان: در یک روز گرم تابستانی در اسلو، مردگان به طرز مرموزی از خواب بیدار می شوند و سه خانواده در هرج و مرج و هرج و مرج قرار می گیرند، زمانی که عزیزان متوفی آنها نزد آنها باز می گردند. آنها چه کسانی هستند و چه می خواهند؟
خلاصه داستان: زنی جوان و دو دوستش که پس از یک حادثه مرگبار در دریای آزاد گیر افتاده اند، توسط ناخدای یک کشتی ماهیگیری نجات می یابند، غافل از اینکه کشتی دارای راز وحشتناکی است.
خلاصه داستان: داستان درباره گراهام، جیک و فیلیپ ریلی و پدر درگذشته آن‌هاست. گذشته‌های آنها با کشف یک راز خانوادگی به هم گره می‌خورد. این راز باعث می‌شود که گاراژ پدر آنها به محل انتقام از آن سوی قبر تبدیل شود.
