خلاصه داستان: فاکيون که يک چهره خوان و پيشگو است به همراه برادر زن و پسرش در دهکده اي دور افتاده زندگي مي کند اما به دليل شهرت در اين کار به شهر دعوت مي شود و به طور اتفاقي به درگاه پادشاه راه پیدا میکند...
خلاصه داستان: سزار یکی از شهرهای لاتین دستور داد فرزندان خواهرزاده اش، یعنی رموس و رمولوس را به رودخانهٔ تیبر افکنند. زیرا از این می ترسید که این دو چون بزرگ شوند، وی را از تخت به زیر آورند. کودکان در نقطهٔ کم آبی از رودخانه فروافتادند و ماده گرگی آنها را نجات داد. گرگ با شیر خود ایشان را سیر می‌کرد تا زنده بمانند. سپس چوپانی آن دو کودک را یافت و به خانه بُرد و بزرگشان نمود. برادران که بزرگ شدند، هر دو رویای ایجاد بزرگترین تمدنی که بشر به خود دیده را داشتند اما به جان یکدیگر افتادند و...
خلاصه داستان: زمانی که یکی از اعضای سابق کارتل بلک رز به نام ماریا از انجام ماموریتش امتناع میکند ، کارتل دستور نابودی او را می‌دهد. اما او به طریقی مرگ خودش را جعل میکند و زندگی جدیدی را شروع میکند. اما هنگامی که کارتل متوجه می‌شود او هنوز زنده است ، شکارچی به شکار تبدیل می‌شود ، وقتی که ماریا می‌جنگد تا از کسانی که زندگی جدیدش را از او گرفتن انتقام بگیرد و…
خلاصه داستان: یک زوج به ناچار از روی بی‌پولی مرتکب جرمی می‌شوند که مجموعه‌ای از رویدادهای ناگوار را برایشان در پی دارد. اکنون در حالی که آنها در حال فرار هستند، به مکانی در کانزاس سیتی پناه می‌برند. جایی پر از اسرار تاریک که مدام آنها را اذیت میکند و…
خلاصه داستان: این فیلم داستان دو خواهر است که در یک خانه خانوادگی قدیمی زندگی می کنند. آن ها آخرین اعضای باقیمانده خانواده هستند و اکنون با عموی خود زندگی می کنند. و سعی محاظت یکدیگر از کنجکاوی ها و خصومت های دیگران دارند.
خلاصه داستان: داستان این فیلم درباره فردی میلیاردر و باهوش به نام کارل دورانت می باشد که بر روی کوسه های بزرگ تحقیق و آزمایش می کند که به زودی منجر به تشکیل گروهی از دانشمندان برای یک آزمایش مهم می شود و...
خلاصه داستان: داستان این فیلم درباره پسری است که به خانه قدیمی شان برمیگردد و متوجه رازی می شود که ناپدری او توسط آن راز سال ها باعث شکنجه اش میشده است و…
خلاصه داستان: پس از چند دهه، دایه‌ی شگفت‌انگیز و سحرآمیز، "مری پاپینز"، دگربار به کمک خانواده "بنکس" و فرزندان "مایکل" می‌آید تا در دوران سختی از زندگی‌شان، آنها را یاری کند...
