خلاصه داستان: "هنری هکت" سردبیر یک روزنامه نیویورکی است. او عاشق کارش است اما ساعات کار طولانی و حقوق کم او را خسته می کند. همه چیز بر خلاف میل او پیش می رود تا اینکه داستانی جذاب به سراغش می آید و…
خلاصه داستان: دوستی بدون قید و شرط بین افسران پلیس Vincke و Verstuyft هنگامی که آنها در برابر یک سری از قتل های فجیع قرار می گیرند، آزمایش میشود. حتی هنگامی که Verstuyft دچار خطا میشود یک معمای پیچیده را حل میکند و متوجه میشوند که قاتل به دنبال قربانی جدیدی هست...
خلاصه داستان: یک بازیکن حرفه ای بیس بال و البته سیاه پوست که بازنشته شده است، اکنون به عنوان رفتگر مشغول به کار است تا از پس مخارج خانواده و شرایط سخت زندگی بر آید. پسر او به فوتبال علاقه مند شده و قصد دارد به عنوان بازیکن در تیم کالج شرکت کند، سر ناسازگاری پدر و پسر بر سر این مسئله شدت گرفته است…
خلاصه داستان: ویل پورتر یک خلبان و فیزیک دان است، پس از اینکه یک آزمایش بلند پروازانه برای مهار جهان های موازی به طرز وحشتناکی اشتباه پیش می رود، او باید از تمام قدرتش استفاده کند تا هر دو دنیا را از نابودی و تباهی نجات دهد…
خلاصه داستان: داستان یک فروشنده آثار هنری با ادب و گاهی رذل به نام چارلز مرتدکی است که باید با ترمیم کردن یک نقاشی دزدیده شده رمزی را به دست آورد که با آن می تواند به مکان گمشده ای که طلای نازی ها در آن مخفی شده است دسترسی پیدا کند...
خلاصه داستان: فیلم روایتگر پسر جوانی در غرب میانهاست که هم زمان با قصه دختر جوانی در نیویورک پنجاه سال قبل از او صورت می گیرد و بر اساس این که هر دو ارتباط اسرار آمیز واحدی را دنبال می‌کنند توصیف میشود . تا مدتی فیلم به گونه‌ای است که انگار دو فیلم در یک فیلم روایت میشود و هاینس به قدری خوب هر یک را روی پرده برده که بیننده به راحتی در نشئه مختلط تلخ و شیرین فیلم‌سازی هاینس غرق میشود . در سال 1927، با رز دخترک شیطان 12 ساله‌ای با چهره‌ای عجیب و گربه شکل آشنا می‌شویم . او تنها و ناشنواست و از عمارت خانوادگی اش در هوکوبن نیوجرسی می‌گریزد تا در میان نورهای درخشان و برج‌های سنگی نیویورک رستگار شود.
خلاصه داستان: یک سال از زمانی که گنگ پیترو زینی در آزمایشگاه سوپوکس پروداکشن گیر افتادند و هرکدام از آنها در زندان‌های متفاوتی زندانی شدند، می‌گذرد. پیترو از زندان «رجینا چلی» مکرر به مقامات هشدار می‌دهد که یک نادان، گاز اعصاب ترکیب کرده و آماده است که یک کُشتار راه بیاندازد، ولی هیچکس حرف‌های او را جدی نمی‌گیرد. درنتیجه وی درخواست انتقالی به زندان «ربیبیا» می‌دهد تا با مورنا، که اطلاعات مفیدی برای متوقف‌کردن قاتل دارد، دیدار کند. بعد از آن، پیترو می‌خواهد گنگ پژوهشگران دانشگاه را دور هم جمع کند که باهوش و با استعدادترین ذهن‌های بی‌کار هستند.
