خلاصه داستان: داستان در سال 1981 اتفاق میافتد و درباره ماجرای انتقام شیخی در عُمَر است که آدمکشی حرفه ای بنام دنی (جیسون استاتهام) را برای کشتن افسرهای نیروی ویژه هوایی بریتانیا (SAS) که مسئول مرگ پسرش بوده اند، استخدام میکند. برای مجبور کردن دنی به این کار، شیخ دوست و همکار وی معروف به هانتر (رابرت دنیرو) را به اسارت میگیرد و شرط آزادی اش را پایان ماموریت دنی یعنی کشتن هر سه افسر تعیین میکند. برای اینکه قضیه پیچیده تر شود، دنی باید نوار ویدئویی از سه قتل تهیه کند که در آن جنایت طوری صحنه سازی شده باشد که یک حادثه بنظر برسد. در این ماموریت دو عضو دیگر گروهش دیویس و مایِر وی را همراهی میکنند و در طرف مقابل نیز یکی از ماموران سابق SAS بنام اسپایک (کلایو اوون) حضور دارد.
خلاصه داستان: یک پروفسور (جری لوییس) برای بهبود بخشیدن به زندگی اجتماعیاش معجونی را میخورد که او را به طور موقت به مردی خوشتیپ اما نفرت انگیز تبدیل میکند…
خلاصه داستان: پس از یک سانحه تیراندازی، یک غریبهی مرموز که در آستانهی مرگ می باشد وارد یک بیمارستان محلی می شود. به دنبال این ماجرا، یک باند متشکل از افراد خارجی برای کُشتن او وارد بیمارستان می شوند. پرستار او، تنها شاهد ماجرا باید در یک بازجویی از سوی سازمان FBI حضور یابد تا پرده از یک توطئه بین المللی بردارد…
خلاصه داستان: چهار فضانورد که برای ماموریتی به فضا رفته اند، دچار برخورد با گرد و غبار کیهانی میشوند و تحولات عجیبی در تواناییهای آنان به وجود می آید. اکنون آنها باید با هم در مقابل دشمن مشترکشان، یعنی پنجمین سرنشین آن فضاپیما بایستند.
خلاصه داستان: «رضوان خان» مسلمانی از بمبئی است، که از سندروم آسپرگر رنج می برد، که باعث ضعف او در روابط اجتماعی شده است. رضوان در آمریکا با یک بیوه زن هندی بنام «ماندیرا» ازدواج می کند. بعد از حادثه 11 سپتامبر، ماجراهای غم انگیزی برای او و خانوادهاش اتفاق می افتد، و او بخاطر اختلالات رفتاری که دارد و همینطور داشتن فامیل «خان»، مورد شک پلیس قرار گرفته و اشتباهآ بعنوان تروریست دستگیر می شود. از این رو رضوان سفری را آغاز می کند تا «اوباما»، رئیس جمهور آمریکا را ببیند و به او بگوید اسم من خان است و من تروریست نیستم.
خلاصه داستان: فرانک مردیست تنها که تلاش میکند تا خواهر زاده باهوش خود را در یک محیط آرام بزرگ کرده به سمت پیشرفت سوق دهد و این باعث درگیری بر سر حضانت بچه میان فرانک و خواهرش می شود…
خلاصه داستان: چهار شگفت انگیز با موجودی قدرتمند معروف به موج سوار نقره ای روبرو می شوند و پی می برند که آن ها تنها موجودات با قدرت های خارق العاده در کهکشان نیستند.
خلاصه داستان: در دهه ی 1860، این افسانه شکل می گیرد که ساختمان «هیل هاوس» در تسخیر ارواح شیطانی است. صد و سی سال بعد، «دکتر دیوید مارو» (لیام نیسون) که به سرگذشت «هیل هاوس» علاقه مند است، سه نفر را به آن جا می برد تا در مورد اختلال در خواب آدم ها مطالعه کنند…