دانلود بدون محدودیت با خرید اشتراک ویژه

دانلود با بالاترین سرعت را تجربه کنید!

Count Dracula
کاربر ویژه

  • عضویت: 2 فروردین 1400

آخرین نظرات کاربر

در Little Bites 2024
2024-10-29 20:35:28

کاملا متوسط بود و داستان فیلم کند پیش می رفت بیشتر حالت روانشناختی داشت تا یه فیلم ترسناک واقعی.


در Salem’s Lot 2024
2024-10-18 16:04:01

همیشه گفتم و اینجا هم تکرار میکنم: در یک فیلم خون اشامی مهمترین چیزی که مهم است حتی از خط مشی داستان و فیلمنامه چگونه به تصویر کشیده شدن خون آشام است. و باز هم مثل اکثر مواقع گند زدن به همه چیز. فیلم نکات منفی زیاد داشت. یک پسر 11 ساله بنا به دلایلی از هیچکس و هیچ موقعیتی هراسی نداشت گویا تبلور فیزیکی شجاعت بود حتی کشته شدن پدر و مادرش جلوی چشمانش تاثیری در روحیه و حالت روحی او نداشت. چرا مثل کارتون ها که صحنه های خشونت آمیز رو خارج از کادر نشان میدهند دستی (دست خون آشام ها) از بالا قربانی های را می قاپید و خارج از کادر میبرد؟!!! تا بعد جسد قربانی رو پرتاب کند. مث همیشه عدم انطباق با کتاب هم مشکلی بود که دیده می شد.


در The Lord of the Rings: The Rings of Power
2024-09-05 23:06:11

نهایت لطف شماست. خوشحالم که مورد پسند واقع شده.


در The Lord of the Rings: The Rings of Power
2024-09-05 14:37:18

بلای جان دورین (بالروگ موریا) چند هزار سال پیش بیدار نشده و این یکی از موضوعاتی است که با کتاب همخوانی نداره. در مورد جادوگر فکر کنم گاندالف باشه شکل عصایی که در خواب می دید شبیه عصای گندالف خاکستری است باید صبر کرد و دید، برای من دیدن جهان از چشم سائرون جالبه حتی اگه مطابق با کتاب نباشه. من عاشق کاراکترهای تاریک هستم. منتظرم ببینم Witch King یا Mouth of Sauron رو چطوری وارد داستان میکنن و چطوری درباره ی اونا شخصیت پردازی کردن.


در The Lord of the Rings: The Rings of Power
2024-09-05 11:07:15

اون دوران یادم هست سه شنبه ها شبکه ی دو فکر کنم یه فیلم سینمایی دوبله میداد.


در The Lord of the Rings: The Rings of Power
2024-09-05 10:42:29

متاسفانه اینطوری نبوده و این سریال اصلا خیلی با رمان ها فاصله داره، اصلا شما حساب کنید بالروگ موریا در دوران جنگ حلقه بیدار میشه و با گاندالف میجنگه اینجا بالروگ چند هزار سال زود بیدار شده، اون دختر هابیت که گاندالف رو همراهی میکنند ورژن های فمینیستی سام و فرودو هستند. بازیگر گالادریل موقعی که تو زندان نومنه نور بود سهل تر از آب خوردن چندین افسر زندان بان را راهی سلول خود کرد و از زندان خودش را ازاد کرد!!! حتی سریال با این بودجه ی هنگفتش زحمت نشان دادن درگیری را به خود نداد. حالت های میمیک چهره ی بازیگر گالادریل تا مدت ها مضحکه ی خاص و عام بود حتی ازش به عنوان راکون بازیگر یاد میکنند، حتی قابلیت گریه کردن نداره و از اشک مصنوعی استفاده میکنه اون هم به شکل ضایع! در نومنه نور رهبر پادشاهی پر قدرت هست که به سرزمین میانه میاد چون شنیده که سائرون خودش را شاهنشاه انسان ها اعلام کرده اسم پادشاه فکر کنم آرکرازن هست، دقیق اسمش یادم نمونده، سائرون با دیدن ابهت و قدرت ارتش نومنه نور بلافاصله در مقابل پادشاه زانو میزنه و خودش را تسلیم میکنه اما بعد مدتی در زندان ماندن اعتماد پادشاه را جذب میکنه و میشه مورد اعتمادترین مشاور پادشاه به مرور زمان معبد ملکور/مورگاث رو میساره و بقیه رو تشویق به پرستیدن مورگاث میکنه و حتی کسانی رو هم قربانی میکنند برای مورگاث بعد پادشاه رو تشویق میکنه به والینور محل سکونت والارها حمله بکنند، والار ها قادر به دفاع نیستند چون اررو ایلووتار به والارها گفته حق دست درازی به فرزندان او را ندارد، اینجاست که اررو خودش مداخله میکنه و نومنه نور رو به اعماق دربا میفرسته فقط الندیل جد آراگورن و تعداد اندکی که وفادار بودند به سرزمین میانه میان Elendil the tall لفب الندیل بلند قد است شما بازیگر رو ببین تو سریال! حالا تو سریال به جای پادشاه مقتدر یه زن سیاه پوست ملکه است که تخت و تاجش توسط یه مرد با دسیسه ربوده میشه!!! داستان های تالکین اکثرا قهمران های مرد داره اگر شما داستانی میخواهید که زن ها قهرمان باشند خوب تشریق ببرید برای خودتان داستان خودتان را بنویسید دخل و تصرف و جنسیت گرایی در داستانی که معروف هست و همه به تار و پودش وافر هستند معنا و مفهومی نداره. بعد از غرق شده جزیره نومنه نور توسط خود اررو ایلووتار، اررو قدرت تغییر شکل سائرون رو ازش میگیره تا سائرون دیگه نتونه با تغییر شکل به جوامع نفوذ کنه... اررو اینجا زمین رو کروی شکل میکنه و سرزمین والینور برای همیشه از چشم انسان ها ناپدید میشه و فقط الف در صورت مهاجرت به اونجا راهی براشون باز میشه. سائرون از اعماق دریا به شکل سایه ای سیاه ظاهر به سمت موردور یعنی سرزمین سیاه میره و دیگه نمیتونه شکل زیبایی به خودم بگیره حتی چشم سائرون در فیلم های جکسون در کتاب نیست و سائرون در بالای باراددور برج خودش به شکل موجو جسد وار ترسناکی هست و اثری از چشم سوزان در برج نیست.


در The Lord of the Rings: The Rings of Power
2024-09-04 20:06:51

با عرض درود، دوست عزیز ضمن تشکر از بابت خواندن مطالب ولی پراکنده توضیح ندادم. مطالب زیاد است برای همین طولانی من یکم بیشتر به جزئیات پرداختم. از رهبر بالروگ ها هم حرفی نزدم و از موجودات بی نام موریا و خیلی چیزهای دیگه مثل گربه ی تاریکی که تو داستان است و قرار جای سائرون لرد تاریکی بشه ولی بعد تالکین سائرون رو ترجیح داد. اما در مورد خط مشی سریال؛ این سریال به شدت در دید طرفداران خارجی سریال منفور است، کافی است اگربه انگلیسی مسلط هستید نظر ها و نقد ها رو بخونید حتی نقد گری هست که چند میلیون طرفدار داره به شدت به آمازون درگیر شده. به لحاظ نویسندگی و دیالوگ نویسی برخی از دیالوگ ها به شدت افتضاح و بی معنی هستند. تمام کارگردان های این سریال زن هستند و این سریال یک نوع مرد ستیزی خاص و فمینیستی افراطی داره. اصلا در کتاب ها کسی به عنوان آدار پدر اورک وجود نداره. اورک ها اصلا احساسات هم نوع دوستی ندارند در این سریال اروکی نشان داده شد که مانند پدری نگران خانواده اش بود اصلا اورک های تالکین چنین موجوداتی نیستند. در نویسندگی اصل مهمی است که میگه: "نشان بده، نگو" در مورد گالادریل همش لفظ Commander of the Northern Armies رو می شنوید، آثار تالکین قهرمان های اصلیش مردان هستند چه دوست داشته باشید چه نداشته باشید این دنیای تالکین است و شما اگر به اسم تالکین سریالی می سازید باید به خالق اثر از طریق وفاداری به اثر احترام قایل شوید نه اینکه اثر را مدرنیزه کنید. در آثار تالکین سیاه پوستی وجود ندارد؛ شما نمی توانید از شاهنمانه اثری بسازید و در آن افراد چینی یا سیاه پوست باشند خود سیاه پوستان به این موضوع اعتراض دارند و میگویند اصلا چه دلیلی دارد که یه فرد سفید پوست در انگلستان با استفاده از فرهنگ و باور و مذهب خویش رمانی می نویسند در آثارش از سیاه پوستان بگوید گواه این موضوع این که در کشورهای سیاه پوست در آثار خود که فانتزی و مریوط به فرهنگ خود هستند کاراکتر سفید پوستی ندارند. داستان نویسی همانند بافت فرش است شما باید به قسمت به قسمت داستان اشراف داشته باشد مخاطب امروز باهوش تر از این حرفا است که بشه گولش زد ویا انتظار داشت قدرت دیدن اشتباهات رو نداره. من این رو اقتباسی از داستان های تالکین می دونم. خیلی از این اقتباس ها بود که به ژانر خون آشام خسارت جبران ناپذیری وارد کرد و اگر اینطور پیش بره اصالت ارباب حلقه ها رو هم از بین خواهند برد. البته تالکین عقاید نژادپرستانه هم در آثارش دیده میشه. قسمت بشه در نقد کلی و دقیق توضیح میدم. اصلا حس رمانتیکی بین گالادریل و سائرون وجود خارجی در آثار تالکین نداره و این سریال به طرز عجیبی سعی بر این موضوع داره. به هر حال موضوع زیاده و وقت زیادی لازم است که بهشون پرداخته بشه.


در The Lord of the Rings: The Rings of Power
2024-09-04 19:46:44

برای شروع بهتره از سیلماریون شروع کنید. بعد سقوط گوندولین رو بخونید. بعد بریدسراغ هابیت اینجا، آنجا و بازگشت دوباره کتاب های بعدی سری سه گانه ارباب حلقه ها است: یاران حلقه دوبرج بازگشت پادشاه


در The Lord of the Rings: The Rings of Power
2024-09-03 13:52:44

رمان نویسان و نویسندگان دنیاهای مربوط به خودشان را خلق می کنند، به عنوان نویسنده و به عنوان کسی که علاقه ی وافری به این رمان و داستان های فانتزی داره به شدت به ارباب حلقه ها علاقه داشتم و دارم اما در ایران عزیز ما ارباب حلقه ها در حد متوسط و به متوسط به پایین شناخته شده هست. ارباب حلقه ها رو میشه شاهنامه ی اروپایی در نظر گرفت اما با این اوصاف شاهنامه ی ایران بی همتا هست. شباهت هایی در سیستم کلی این دو اثر هست که وارد بحث این موضوع نمی شم. برای شناخت این دنیا یه توضیح کلی ارایه می دم: در دنیای تالکین یک خدای واحد وجود داره که اسم این خدا Eru Iluvitar ارو ایلووتار هست. در دنیا چیزی وجود نداشت جز ارو ایلووتار که در قلب ارو آتش ابدی که منبع خلقت هست جای داشت و دارد. Imperishable fire یا آتش مقدس. اروو در تالارهای بی زمان ساکن بود و بقیه ی دنیا در خلا و تاریکی، لازم به ذکر است که بر خلاف دنیا های دیگر این خلا و تاریکی فقط پوچی هست و خباثتی ندارد. اررو با قدرت خلقتی که فقط از آن اوست ارواحی Spirits خلق می کند شبیه خدایان یونان و در تشابه به ادایان ابراهیمی همان فرشتگان برتر هستند به این فرشته ها اصطلاحا آینور گفته می شود. در دنیای تالکین آتش خاموش نشدنی اروو منبع حیات و زندگی است و این منبع از طریق موسیقی به همه چیز حیات می بخشد. قویترین آینوری که اررو خلق کرد به نام ملکور شناخته می شود. که به معنی کسی که از ابهت فروان بر میخیزد می باشد. Melkor یا Bauglir, ملکور با ولع بی حد و حصری به دنبال پر کردن خلا ماورای تالارهای بی زمان بود و در جستجوی راز خلقت تالار های بی زمان را ترک و در خلا و تاریکی به دنبال راز خلقت بود و از سایر آینور ها دوری می کرد غافل از اینکه از آتش خلقت در سینه ی اروو جای داشت. لازم است بدانید که آینورها به دسته تقسیم می شوند دسته ای اول قویتر از دسته ی دوم هستند. اروو ایلووتار با جمع کردن همه ی آینورها اقدام به خلق دنیا میکند و میخواهد که آینور ها هم در این خلقت سهمی داشته باشند. پس سه بار شروع به خواندن می کند و بقیه ی آینورها او را همراهی می کنند اما دو بار ملکور شروع به رقابت با اررو میکند و حتی موفق می شود که تعدا نسبتا خوبی از آینور ها را با خود همراهی کند زیرا او قصد دارد که دنیا را آنگونه که خویش می خواهد خلق میکند غافل از اینکه اررو آنچه که در دل این آینور ها می گذرد را هم به خلقت اضافه میکند موقع آهنگ خواندن آهنگ سوم اررو ملکور را به خاطر نافرمانی خویش سرزنش میکند و ملکور در ظاهر ابراز ندامت میکند. اما در دل از اروو ناراضی است. ملکور در واقع همان شیطان در اسلام و لوسیفر در مسیحیت است و تالکین به شدت مذهبی و مسیحی بود. وقتی دنیا خلق میشود اررو به آینور ها می گوید که با پوشیدن بدن های مادی وارد دنیا شده و مشاهده کنند چه خلق کرده اند... اررو به آنها میگود که بروند و دنیا را تکمیل کنند زیرا که او میخواهد در این دنیا شخصا فرزندان اصلی خویش یعنی همانا الف ها و انسان ها را خلق کند. الف ها فرزندان اول و سرنوشت آنها با این دنیا گره خورده است و انسان فرزندان دوم که هدیه ی آنها مرگ است و سرنوشت آنها بعد از مرگ فقط در دستان اررو است و کسی نخواهد دانست آنها پس از مرگ به کجا می روند به جز خود اررو ایلووتار اما الف ها نامیرایی سنی خواهند داشت و اگر کشته شوند توسط یکی از این آینورها دوباره به دنیای خلق شده در کالبد دیگر باز خواهند گشت. آینورهای قدرمندی که وارد دنیا ی خلق شده می شوند را والار میگویند Valar و آینور های ضعیف تر را مایار Maiar می گویند. آینورهای اصلی یعنی والار ها عبارتند از: Manuwe: برادر ملکور و شاه و رهبر آینور ها است عقاب ها و بادها تحت فرمان او هستند. او همسر والار Varda است و کاخ او بر مرتفعترین کوه جهان در والینور (شکل قاره ی آمریکا) است و از آنجا هم چیز را می بیند. او ذره ای از شرارت در خود ندارد و اصلا قادر به درک خباثت نیست. Varda: همسر Manuwe می باشد و این والار زیبا کسی است که ستاره ها ی آسمان را خلق کرد. Ulmo: از والارهای بسیار قدرتمند بوده و دریاها و رودخانه ها را خلق کرد. کاخ او در اعماق اقیانوس ها است. Aule: او آهنگر والار ها است و خالق کوه ها است... در خدمت او مایاری وجود داشت با نام مایرون یعنی Mairon قابل احترام این مایرون بعدا چون با ملکور همدست شد به او نام سائرون دادند که لرد تاریکی دوم و خالق حلقه های قدرت است. سائرون Sauron به معنی منفور و ناپسند در زبان الفی است. و این بخشی از این سریال روی سائرون متمرکز است البته این سریال بسیار میان طرفدارن کتاب های تالکین منفور است چون اصلا با کتاب ها هماهنگ نیست. Aule همچنین خالق دروف ها Dwarfs هست چون او خالق دورف ها است دورف ها موجوداتی خنگ از آب در آمدندو موجوداتی عقب افتاده که هوش و ذکاوت نداشتند برای همین اررو او را سرزنش کرد و وقتی Aule پشیمان شد و چکش خود را برداشت تا دورف ها را نابود کند آنها به پای او چسبیند و گریه کردند همین امر و ندامت آهنگر والارها باعث شد که خود اررو به دورف ها زندگی و هوش دوباره ببخشد برای همین دورف ها نیز جز فرزندان اررو شدند اما چون از سنگ ساخته شده بود ضمخت ولی قدرتمند باقی مانند و زیاببی الف و انسان ها را ندارند. Yavanna: او ملکه ی رشد و حیات و زمین است همه میوه ها و درختان را او رشد می دهد. او همسر Aule و خواهر بزرگتر Vana است. Irmo: این والار خالق بینش ها، رویا ها و امیال است از او با اسم Lorein نیز یاد میشود و برادر جوانتر Mandos است. Mandos: اون مامور انجام رساندن بلاهایی است که اررو در صورت لزوم به دنیا تحمیل می کند در سریال خواهید دید که به علت خشم اررو جزیره ی انسان های نومه نور که بهترین نژاد انسان ها هستند و ازیلدور جد اعلای آراگورن با خشم اررو به زیر اب خواهد رفت و دنیا که فعلا تخت است به امر اررو کروی خواهد شد تا سرزمین والارها برای ابد از چشم انسان های فانی مخفی شود. Mandos در واقع عزراییل الف ها است اگر الفی بمیرد یا کشته شود روح الف به تالار های ماندوس می رود تا ماندوس مجددا او را به دنیا بفرستد. Nienna: به معنی کسی است که عزا داری میکند این والار مونث موقع خلقت جهان گریست و غصه و عزاداری از این والار به دنیا وارد شد. Vaire: این والار مانند همتایان خویش قدرتمند نیست و همسر ماندوس Mandos است و در تالارها ی او تاریخ جهان را می بافد! Orome: والار نیرومندی است که صاحب Huan سگ شکارگرش است او خود شکارگر بود و اسبی دارد که از سم هایش آتش روشن می شود اسم اسب او Nahar است او همچنین برادر Nessa و شوهر Vana می باشد. Huan سگ او نقش مهمی در داستان دارد با گرگ های مخوف ملکور و خود سائرون در شکل گرگینه اش جنگید. Vana: به معنای آنکه زیبا است او نگهدارنده ی جوانی و زندگی است، همچننن خواهر Yavana و همسر Orome شکارگر می باشد. او در باغ های با گل های طلایی زندگی مکیند و گاهی با Orome به جنگل های سرزمین میانه می آمد. Este: این والار مونث زیبا والار بهبودی و درمان است و تمامی خستگی ها در نزد او از بین می روند، در طی روزی او در جزیره ای به درختی تکیه داد و خوابید الف و ساکنان والینور به کنار این درخت که می روند تقدیس می شود و از آب های فواره های Este بهره مند میشود. Tulkas: این والار به دنیا فرستاده شد تا با ملکور بجگند زیرا تمامی قدرت های والار ها برای مقابله با ملکور کافی نبود و این تولکاس بود که دست خالی به جنگ ملکور رفت و در پایان دوره ی اول حضور ملکور در Utomno با او کشتی گرفت و با زنجیرهایی که Aule درسته کرده بود او را به بند کشید او علاقه به کشتی دارد و کار خاص دیگری بلد نیست و از اسب و هیچ سلاح دیگری هم استفاده نمی کند. ملکور لرد اول تاریکی به علت اینکه برادرش رهبر والارها انتخاب شد و نتوانست دنیا را به سلیقه ی خویش خلق کند هر چه والار ها می ساختند نابود میکرد و در بعد از انکه دو فانوس طلایی و نقره ای را مامور روشنایی و حیات گیاهان بودند را نابود کرد دژ اتومنو را ساخت او زمستان و پاییز را خلق کرد و با دادن نیروهای خویش به حیوانات موجودات شیطانی مثلا اولین نسل عنکبوت های عول آسا و شیطانی را خلق کرد. دنیای تالکین همان نقشه ی کره ی زمین است قلعه ای او اوتمونو در شمال شرقی روسیه بود زیر کوه هایی که او ساخت قلعه ی دوم او Angband است که میشه گفت بعد از انگلستان در شمال است و سائرون آنجا را اداره می کرد. بعد از جنگ دنیا چند پارچه شد و قاره ها شکل گرفت ملکور به زندان سه هزار ساله در تالاهاری ماندوس رفت و بعد از سه هزار سال ابراز پشیمانی کرد او حتی قبل از همه الف ها را دیده با شرارت و جادوی خود آنها را شکنجه کرده تحت شکنجه های خویش الف ها را به اولین اروک ها تبدیل کرده بود. پس از ابراز پشیمانی برادرش به او فرصت داد اما المو خدای آب ها به او شک داشت. ملکور به آرامی مایرون را گول زد و ارو به سمت خویش کشید. سپس به دین Ungoliant عنکبوت بزرگی که در تاریکترین نقطه ی Aman بود رفت. تام بامبلدیل و Ungoliant از اسرار دنیای تالکین هستند برخی می گویند Ungolaint مایاری بود که به شرارات ملکور گروید اما هرگز مطیع او نشد برخی میگویند او سیاه چاله ی دنیای تالکین است زیرا او نور را می بلعید و تاریکی می تنید Unlight او نماد طمع و شرارت زن ها است Shelob عنکبوتی کع قصد داشت سام و فرودو را ببلعد آخرین دختر اوست. او با همراهی ungolaint درختان روشانیی را خشکاند بعد ungolaint شیره ی روشنایی آنها را نوشید چاه های اب روشنایی را نوشنید و طور تاریک را تنید و آنها از چشمان والار مخفی مانند به قلعه ی فینانور رفت و سیلماریون را همراه جواهرات دزدید به شمال گریخت دنیا در تاریکی فرو رفت نزدیک آنگباند ملکور از ungolaint ترسید زیرا ungolaint به حدی بزرگ شد بود که میتوانست ملکور را ببلعد او به ungolaint قول داده بود اگر به او کمک کند هر چه بخواهد به او خواهد داد با هر دو دستش تزدیگ آنگباند ungolaint به او گفت که جواهرات روشنانیی را به او بدهد و ملکور این کار را کرد ungolaint آنها را بلعید و تاریکی ساطع کرد او گفت با هر دو دستت قول داده بودی زیرا می خواست سیلمیاریون ها را که از جوهر روشنایی درخت های حیات روشنایی ساخته شده بودند را ببلعد اما وقتی ملکور امتناع کرد او ملکور را به بند کشید و ملکور نعره ای سر داد و بالروگ ها که در اعماق آنگباند به خواب رفته بود بیدار شده به کمک ملکور امدند ungolaint فرار کرد و ملکور به اتومنو برگشت و از انجا وقایع بعدی رقم خورد. از تایپ کردن خسته شدم اگر سوالی بود در خدمتم. ملکور بعد نابود کرد درخت ها به نام مورگاث شناخته شد یعنی دشمن سیاه مایرون که قابل احترام بود به نام سائرون شناخته شد یعنی منفور گاندلف و بالروگ ها همه مایار هستند. حتی سائرون مایار هست. ملکور/مورگاث هم حلقه ی خودش را دارد کل کره ی زمین حلقه ی مورگاث هست به علت خستگی ناشی از تایپ کردن وارد جزییات نمیشم.


در Infested 2023
2024-08-08 18:54:32

فیلم خوش ساختی هست برای یک بار دیدن خوبه





فیلم های بزودی

کانال تلگرام