خلاصه داستان: مولان داستان افسانه ای مردم چین در مورد دختری است که با به تن کردن لباس رزم وارد ارتش می شود تا به جای پدر کهن سال خود در ارتش خدمت کند. در آغاز فیلم هوآ مولان به دنبال دستور امپراطور برای حضور تمامی افراد در ارتش برای مقابله با قبایل اطراف به جای پدر خود هوآ هو که یکی از افسران سابق امپراطوری وی شمالی است راهی جنگ می شود. در اردوگاه ارتش پس از ماجرایی حکم اعدام برای او صادر می شود. مولان به کمک یکی از دوستان خود در اردوگاه فراری داده میشود ولی او محل را ترک نمی کند و در عوض سر فرمانده دشمنی که به اردوگاه حمله کرده است را از بدن جدا می کند. این آغازی است برای مولان...
خلاصه داستان: هویلی مخاطبانش را پای صحبت هایش در هیستریک نگه می دارد، و برای آن ها در مورد ریاکاری نژادپرستی در آمریکا، و جریان #MeToo صحبت میکند. همچنین او در این استندآپ کمدی توضیح میدهد چگونه تلفن های همراه روابط را خراب می کنند و والدینی که متوجه نشانه های هشدار نمیشوند...
خلاصه داستان: آمریکا. در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 1988، نوجوانی به نام «دانی دارکو» یک شب توی خواب راه می افتد و از خانه خارج می شود و با خرگوش غول پیکر و زشت رویی به نام «فرانک» ملاقات می کند که به او می گوید دنیا28 روز و 6 ساعت و 42 دقیقه و 12 ثانیه ی دیگر نابود خواهد شد...
خلاصه داستان: در سال 1978 اف بی ای مبارزه زیر زمینی علیه تشکیلات تبهکاران حرفه ای آغاز می کند. در این میان «دانی براسکو» (جانی دپ) ماموریت می یابد تا با نزدیک شدن به «بنجامین لفتی» (ال پاچینو) که برای مافیا کار میکند اطلاعاتی بدست آورد. این فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته گردیده است.
خلاصه داستان: یک طراح بازیهای ویدئویی که مشکلات زیادی با هویت خود دارد، توسط یک نیروی اسرارآمیز استخدام میشود تا نگهبان یک دروازهی چند بعدی شود. اما او در این مسیر با مشکلات فراوانی مواجه میشود که…
خلاصه داستان: فیلم بر اساس وقایع واقعی زندگی مردم در تابستان 67 و دوران آشفته آن زمان و مبارزات مردان و زنان که تحت تاثیر جنگ ویتنام قرار گرفته اند می باشد. همسر جوان و مادر میلی مجبورند با نامادریشان زندگی کنند در حالی که شوهر جرالد در یواس‌اس فورستال (ناو هواپیمابر) مشغول خدمت است. کیت باید بین معشوقه دبیرستانی خود پیتر و ون یکی را انتخاب کند، اما در نهایت عشق واقعی را در رگی می یابد...
خلاصه داستان: در اواخر قرون وسطی در ایتالیا، پسر بچه جوانی به نام "لئوناردو دا وینچی" زندگی میکند که ماشین‌های پیشرفته اختراع میکند و در کنار دو دوستش "لورنزو" و دختری به نام "لیزا" (که لئو مخفیانه عاشق اوست) زندگی شادی دارد. در یک روز، در بازگشت از محل آزمایش لباس پرواز لئو در کنار دریاچه، لیزا متوجه میشود که خانه پدرش توسط صاحب ملک که تهدید کرده بود یا باید پدر لیزا بدهی‌اش را بپردازد و یا باید لیزا با پسرش ازدواج کند، به آتش کشیده شده است. لئو برای کمک به لیزا تصمیم می‌گیرد با همراهی لورنزو برای کار و به دست آوردن پول، به شهر "فلورنسیا" برود تا بتواند بدهی پدر لیزا را بپردازد؛ لورنزو این راز را با لیزا درمیان می‌گذارد و لیزا هم با آن‌ها همراه میشود، اما...
خلاصه داستان: مردی که کودکش ربوده شده است حاضر می شود تا توسط تیمی به حالت نیمه هوشیاری برود تا بتواند با اعماق حافظه خود دست پیدا کرده و سرنخی برای پیدا کردن کودک بدهد و …
